۱۳۸۸ اسفند ۱۲, چهارشنبه

[iran7031:177]

او هنوز در بین ما است نگذارید از ما جدایش کنند
می خواهند امیررضا عارفی   را اعدام کنند
از این پس هر روز ساعت 7 بعد از ظهر در نشانه اعتراض به این حکم اعدام به
روبروی زندان اوین خواهیم رفت
همه برای یک نفر
یک نفر برای همه
فقط 3 روز فرصت باقی است.
هر شب ساعت 7 روبروی زندان اوین تا لغو حکم اعدام او.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امروز اورمرزشید  آریایی  برابر است با سیزده اسفند   ماه  7031 میترایی
کار ما آگاه کردن شماست، شما  خود باید بدانید‌ که چه می‌خواهید .ما مسئول نوشته ديگران نيستيم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای با ما بودن و با ما شدن

Tel : 001 ( 818 ) 714 0 717
Sms : 001 ( 818 ) 714 0 718
E-Mail: iran7031@googlemail.com
http://iran7031.blogspot.com/
http://www.youtube.com/iran7032
مدیر مسیول : بابک خرمدین
هر گاه  دوست  نداشتید که این پیام نامه را دریافت کنید  به ما ایمیل بزنید تا نام شما را از لیست مشترکین پیام نامه  خارج کنیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وعده ما
هر شنبه در پارک لاله با مادران عزادار
۱۷ اسفند روز جهانی زن در خیابان‌های سراسر ایران
چهارشنبه سوری در تمامی کوچه ها
29 اسفند در روبروی تمامی زندانهای کشور
13 فروردین در تمامی مناطق سبز کشور
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پشت پرده جنبش سبز
امروزه بسیاری از هموطنان بر این باور هستند که جنبش سبز نتیجه مبارزات انتخاباتی است که دعوای اصلی میان میر حسین موسوی از یک سو و احمدی نژاد از سوی دیگر است.
اما این تصور اشتباه بزرگی است و امروز قصد داریم کمی پرده را کنار بزنیم و شما را با آنچه در پشت پرده جنبش سبز در جریان است آشنا کنیم.
اما برای این کار باید کمی به عقب تر برگریم.
در سالهای نخست جنگ میان ایران و عراق که ایران با کمبود سلاح و مهمات جنگی روبرو شد و هیچ کشوری حاضر به فروش تسلیحات مورد نیاز ایران نبود , هاشمی رفسنجانی خود را کاندید کرد
تا سلاحهای مورد نیاز ایران را از بازار سیاه تهیه کند و با این کار در طی دوران جنگ هشت ساله با خرید سلاح از بازار سیاه و فروش آن به ایران پولهای کلانی به جیب زد.
در اصل می شود دوران جنگ هشت ساله ایران و عراق را دوران شکوفایی اقتصادی هاشمی رفسنجانی خواند که او را تبدیل به یکی از قولهای اقتصادی ایران کرد.
با مرگ خمینی رقابت سختی برای جانشینی خمینی بین سه گروه در گرفت.


گروه اول ـ پسر خمینی با پشتبانه خانوادگی که داشت.
گروه دوم ـ هاشمی رفسنجانی با پشتبانه اقتصادی.
گروه سوم ـ آیت الله گلپایگانی با پشتبانه مذهبی.


از میان این سه پسر خمینی خیلی زود از صحنه خارج شد زیرا خمینی بارها گفته بود که بعد از من فردی از خانواده من را به رهبری انتخاب نکنید و با توجه به همین جمله خمینی پسر او خیلی زود از صحنه کنار گذاشته شد و رقابت اصلی بین گلپایگانی و رفسنجانی آغاز شد.
و از آنجاییکه همیشه ثروت برتر از علم است , رفسنجانی توانست در این نبرد پیروز میدان باشد.
البته هدف رفسنجانی از این نبرد این نبود که به عنوان رهبر شناخته بشود بلکه هدف او رهبری دوست دیرین و قدیمی خود یعنی خامنه ای بود.
هاشمی برای این انتخاب خود دلایلی نیز داشت که عبارتند از:


ـ دوستی دیرین و قدیمی بین هاشمی و خامنه ای
ـ همفکری و همسنگر بودن این دو
ـ ضعف خامنه ای در تصمیم گیری  و وابستگی شدید او در دنیای سیاست به هاشمی


به عبارت دیگر هاشمی می دانست که خامنه ای هیچگاه مزاحمتی برای او بوجود نخواهد آورد و با انتخاب او هاشمی می توانند در پست ریاست جمهوری به فعالیتها و گسترش قدرت خود در کشور ادامه بدهد.
در اصل این هاشمی بود که خامنه ای را بر تخت رهبری نشاند و نه مجلس خبرگان و یا گروه دیگری.
با رهبری خامنه ای و هشت سال ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی , هاشمی توانست روز به روز قدرت خود را در کشور گسترش بدهد و پستهای مهم و کلیدی کشور همانند وزارت اطلاعات , سپاه , وزارت نفت و .... را یکی پس از دیگری از دست دیگران خارج و در زیر پوشش خود بگیرد.
البته در طی این هشت سال خامنه ای نیز تغییراتی کرده بود و هشت سال مقام رهبری باعث شده بود تا او نیز به فکر گسترش قدرت خود بیافتد و منتظر پایان ریاست جمهوری هاشمی بود تا بتواند خودی نشان بدهد.
با زبان ساده تر می توان گفت که خامنه ای که رهبری خود را مدیون هاشمی بود مدت هشت سال مهر سکوت بر لب زد  تا مبادا هاشمی با قدرتی که داشت مقام رهبری او را از دستش بگیرد.
هاشمی نیز با خیال راحت روز به روز در حال گسترش قدرت خود بود.
اما بعد از پایان هشت سال ریاست جمهوری هاشمی باید از این مقام کنار می رفت پس در اینجا بود که به فکر شخص جایگزین برای خود افتاد.
البته این در دنیای سیاست مرسوم است که وقتی کسی از مقام خود کنار می رود , شخص دیگری را در جای خود می گذارد.
از همین رو نیز هاشمی خاتمی را انتخاب کرد.
اینبار نیز هاشمی برای انتخاب خود دلایل خوبی داشت که عبارتند از:


ـ فرمانبرداری خاتمی
ـ ضعف مدیریتی خاتمی
ـ آشنایی کامل با خصوصیات خاتمی
ـ مدرن بودن خاتمی


البته نا گفته نماند که هاشمی رفسنجانی پس از کناره گیری از ریاست جمهوری به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و همراه خود بسیاری از اختیارات ریاست جمهوری را که در دوران خود از آن بهرمند بود به این مجمع برد.
در مقابل خامنه ای که کنار رفتن هاشمی و کاندید شدن نماینده مورد نظر هاشمی یعنی خاتمی را می دید , سعی کرد برای مقابله با هاشمی از کاندیدای مقابل خاتمی حمایت کند تا به این وسیله دست هاشمی را از قدرت کوتاه کند , از همین رو به حمایت از ناطق نوری پرداخت.
ناگفته نماند که خامنه ای در این دوران خودش را بسیار ضعیف و تنها می دید و باید کاری می کرد تا از ادامه گسترش قدرت هاشمی جلوگیری کند چون در طی هشت سال ریاست جمهوری خودش را همانند عروسکی احساس می کرد که توسط هاشمی بازی داده شده.
اما تبلیغات گسترده و وعده های فراوان خاتمی باعث پیروزی او در انتخابات شد و خامنه ای که بار دیگر از هاشمی شکست خورده بود تصمیم گرفت تا اینبار ساکت ننشیند و زهر خود را به هاشمی بزند.
از همین رو قتلهای زنجیره ای و حادثه حمله به کوی دانشگاه با دستور مستقیم خامنه ای برنامه ریزی شد تا از این راه زمینه برای بی لیاقت نشان دادن خاتمی و نفوذ در دستگاههای اداری کشور را برای خود باز کند.
با دو حادثه کوی دانشگاه و قتلهای زنجیره ای زمینه لازم برای ورود خامنه ای به قدرت ایجاد شد و ضعف مدیریتی خاتمی نیز وسیله ای شد تا تمام سنگرهایی که هاشمی در طی مدت هشت سال برای خود ساخته بود یکی یکی به دست خامنه ای فتح بشود.
سنگرهایی همچون: وزارت اطلاعات , وزارت دفاع , وزارت کشور , وزارت نفت و ........
اما  دوران خاتمی نیز تمام شد و انتخابات بعدی شروع شد.
اینبار هاشمی دیگر به کسی اعتماد نداشت و خود بار دیگر وارد صحنه انتخابات شد.


هاشمی اطمینان داشت که قدرت خامنه ای هر اندازه که بیشتر شده باشد , نمی تواند در مقابل او برابری کند.
اما بسی خیال باطل چون هاشمی یک نکته مهم را نادیده گرفته بود و آن ورود حجتیه در حمایت از خامنه ای به صحنه سیاست بود.
حجتیه که در زمان خمینی حتی جرات ابراز وجود نداشت با تنها دیدن خامنه ای صحنه را مناسب دید و ضمن حمایت از او روز به روز خود را به او نزدیکتر کرد.
به عبارت دیگر تنها ماندن خامنه ای در مقابل هاشمی بهترین فرصتی بود که حجتیه می توانست برای ورود به صحنه سیاست به دست آورد.
نباید فراموش کرد که در زمان خمینی و حتی در زمان هاشمی حجتیه به عنوان یک گروه تندروی مذهبی اجازه انجام هیچگونه فعالیت سیاسی را نداشت.
به هر روی خامنه ای توانست با کمک حجتیه و سنگرهای فتح شده در طی هشت سال ریاست خاتمی , به راحتی هاشمی را از صحنه کنار بزند و به قولی کیش مات کند.
در انتخابات اخیر نیز این جنگ همچنان ادامه داشته و دارد یعنی هاشمی رفسنجانی از یک سو و خامنه ای از سوی دیگر هر کدام قصد در کسب قدرت بیشتر در صحنه سیاسی کشور دارند.
در اصل جنگ انتخابات نه میان میر حسین موسوی و احمدی نژاد بلکه میان خامنه ای و هاشمی می باشد.
البته در این میان نباید نقش حجتیه را نا دیده گرفت که بزودی در گفتاری دیگر به صورت کاملتر به آن خواهیم پرداخت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دستگیری معصومی نژاد خبرنگار صداوسیما در ایتالیا به اتهام جاسوسی و قاچاق اسلحه
يک دادستان ضد تروريسم ايتاليا روز چهارشنبه اعلام کرد که دو ايرانی و پنچ ايتاليايی به اتهام قاچاق اسلحه و نقض تحريم های بين المللی بازداشت شده اند.
آرماندو سپاتارو، دادستان ضد تروريسم ايتاليا، در يک کنفرانس خبری تاکيد کرده است به دليل اين که اين مساله مورد توجه جامعه بين المللی است، تحقيقات در اين زمينه از اهميت زيادی برخوردار است.
اين دادستان ضد تروريسم ايتاليا تصريح کرده است که تحقيقات درباره اقدامات اين افراد از ماه ژوئن سال ۲۰۰۹ آغاز شده است.
در همین زمینه، سرهنگ وينچنزو آندرئونه، از بخش مالی پليس، نيز گفته است اين افراد در صدد بودند تا مقادير زيادی موشک های ضد تانک و مواد منفجره را به ايران ارسال کنند.
سرهنگ وينچنزو آندرئونه همچنين گفته است که يکی از بازداشت شدگان ايتاليايی که يک وکيل است، به ايران سفر کرده و با مقامات بلندپايه ارتش ايران نیز ملاقات کرده بود.
به گفته آرماندو سپاتارو دو ايرانی ديگر نيز در جريان قاچاق اين سلاح ها شرکت داشته اند ولی آنها اکنون در ايران به سر می برند. وی تصريح کرده است که دو ايرانی بازداشت شده برای دولت ايران کار می کنند.
طبق اين گزارش، حميد معصومی نژاد، ۵۱ ساله يکی از بازداشت شدگان است که شغل خود را روزنامه نگار اعلام کرده و ساکن رم  است و همايون بختياری ديگر ايرانی بازداشت شده است که شغل خود را بیان نکرده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگی از تاریخ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یک سوم دانش آموزان ایرانی ترک تحصیل می کنند
رئیس سازمان نظام روانشناسی ایران می گوید یک سوم دانش آموزان ایرانی از چرخه آموزشی خارج می شوند و در معرض آسیب های اجتماعی و کج روی قرار می گیرند. به گزارش ایسنا، غلام علی افروز، رئیس نظام روانشناسی ایران، سه شنبه یازدهم اسفند (دوم مارس) گفت که در نظام های آموزشی موفق 98 درصد از دانش آموزان در چرخه آموزشی قرار دارند اما در ایران تنها حدود 67 درصد از دانش آموزانی که باید در مدرسه مشغول تحصیل باشند، در مدارس حضور دارند و سایر این کوردکان و نوجوانان که از این چرخه خارج شده اند در معرض بزهکاری قرار می گیرند. آقای افروز همچنین گفته است که 50 درصد از نوجوانان بزهکار در شهرهای تهران، مشهد، شیراز و کرمانشاه از میان کسانی هستند که یا از مدرسه اخراج شده و یا ترک تحصیل کرده اند. رئیس نظام روانشناسی ایران از مجلس و دولت این کشور خواسته است تا "دقت کنند" که دانش آموزان از "نظام آموزشی جا نمانند".
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تعطیلی ده‌ها نشریه از سال 85
وبلاگ کافه ریسترتو فهرستی از بیست نشریه از میان ده‌ها نشریه توقیف شده در دولت‌های احمدی‌نژاد را جمع آوردی کرده است.
این وبلاگ نوشته است:
احمدی نژاد: من با بگیر و ببندها مخالفم، ما هیچ برخوردی با مطبوعات نکرده ایم.
سه شنبه، بیست و هفتم بهمن ماه هشتاد و هشت، نهاد ریاست جمهوری ایران.
تعدادی از نشریات توقیف یا لغو امتیاز شده در چند سال اخیر:


- هفته نامه ی ایران دخت
لغو امتیاز؛ ۱۰ اسفند ماه ۱۳۸۸


- روزنامه ی اعتماد
تاریخ توقیف؛ ۱۰ اسفند ماه ۱۳۸۸


- روزنامه فرهنگ آشتی
لغو امتیاز؛ ۲۸ دی ماه ۱۳۸۸ -این روزنامه هم اکنون چاپ می شود


- روزنامه ی انديشه نو
تاریخ توقیف؛ ۳۰ آذر ماه ۱۳۸۸


- روزنامه ی حیات نو
تاریخ توقیف؛ ۱۶ آذر ماه ۱۳۸۸


- روزنامه سرمایه
لغو امتیاز؛ ۱۱ آبان ماه ۱۳۸۸


- روزنامه ی اعتماد ملی
تاریخ توقیف؛ ۲۵ مرداد ماه ۱۳۸۸


- روزنامه ی صدای عدالت
لغو امتیاز؛ ۵ مرداد ماه ۱۳۸۸


- روزنامه ی کلمه ی سبز
تاریخ توقیف؛ ۲۴ خرداد ماه ۱۳۸۸


- روزنامه ی یاس نو
تاریخ توقیف؛ ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸


- روزنامه ی کارگزاران
تاریخ توقیف؛ ۱۱ دی ماه ۱۳۸۷


- هفته نامه ی شهروند امروز
تاریخ توقیف؛ ۱۵ آبان ماه ۱۳۸۷


- ماهنامه ی ارژنگ
لغو امتیاز؛ از آبان ماه ۱۳۸۷


- روزنامه ی آینده نو
لغو امتیاز؛ از مهر ماه ۱۳۸۷


- فصل‌ نامه ی جشن كتاب
تاریخ توقیف؛ ۱۲ مرداد ماه ۱۳۸۷


- ماهنامه ی هفت
لغو امتیاز؛ ۲۶ اسفند ۱۳۸۶


- ماهنامه ی عصر پنج شنبه
لغو امتیاز؛ ۱۷ بهمن ماه ۱۳۸۶


- ماهنامه ی زنان
لغو امتیاز؛ ۸ بهمن ماه ۱۳۸۶


- فصل نامه ی مدرسه
لغو امتیاز؛ ۱۶ آبان ماه ۱۳۸۶


- روزنامه ی شرق
تاریخ توقیف؛ ۱۵ مرداد ماه ۱۳۸۶


- روزنامه ی مشارکت
لغو امتیاز؛ ۱۲ تیر ماه ۱۳۸۶


- روزنامه ی هم میهن
تاریخ توقیف؛ ۱۲ تیر ماه ۱۳۸۶


- روزنامه ی سیاست روز
تاریخ توقیف؛ ۱۴ بهمن ماه ۱۳۸۵ -این روزنامه هم اکنون چاپ می شود


- روزنامه ی روزگار
تاریخ توقیف؛ ۱ آبان ماه ۱۳۸۵


طبق گزارش ها، تعداد نشریه های توقیف یا لغو امتیاز شده توسط هیات نظارت بر مطبوعات ۳۴ روزنامه، هفته نامه، ماهنامه و فصل نامه ی فرهنگی در سال ۸۵ و ۲۸ نشریه در سال ۸۶ بوده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شیوه نگهداری از آثار باستانی و قدیمی در انبار موزه ملی ایران
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جرم اش داشتن سنگی بر دست است، محکومیت اش اعدام است، نظام هم نظام مقدس است


نام: محمد امین والیان
سن: بیست سال
شغل: دانشجو
فعالیت سیاسی: عضو انجمن اسلامی دانشگاه و فعال کمپین انتخاباتی اقای موسوی
{موسوی کیست؟ نخست وزیر دهه ی اول بعد از انقلاب و کاندیدای ریاست جمهوری مورد تایید شورای نگهبان و باقی ارکان}
جرم: داشتن سنگی به دست
شاهد: عکسی از محمد که سنگی به دستش است
به چه اقرار کرده است: شعار مرگ بر دیکتاتور
در چه شرایطی: در شرایطی که فیلمی به او نشان داده بودند که سران اصلاحات --بخوانید رییس جمهور و رییس مجلس و نخست زیر سابق نظام-- در دادگاه دارند محاکمه می شوند.
خوب حالا مگر مرگ بر دیکتاتور بد است؟ مگر حکومت مخالف مرگ بر دیکتاتور است؟ نمی دانم حتما دیگر! پس یعنی نظام خودش را به دیکتاتوری پذیرفته است که این شعار را علیه خود می داند؟ لابد دیگر!
محکوم: به اعدام
محل زندگی: دامغان
پس یعنی شمال شهری تهرانی نیست؟ نه!
اگر جرم سنگ به دست گرفتن می خواست منجر به اعدام شود که تا حالا باید کلی از فلسطینی ها را اسراییل اعدام کرده باشد! حتی خود حضرت مان ادوارد سعید را که سنگی به دست گرفت و به اسراییل پرتاب کرد. نه؟ چرا حکومت از سنگ اینقدر هراس دارد؟ ایا شباهتش به فلسطین است و نمایشی مظلومیت مردم؟
جرات دارید دست به روی محمد امین ولیان دراز کنید!!!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چیزی که به فکرمان رسید همین بود.الان زنگ زدیم دفتر آقای مکارم
این مطلب را در گوگل ریدر خواندم، چون به نظرم مهم آمد در اینجا می آورم
چیزی که به فکرمان رسید همین بود.الان زنگ زدیم دفتر آقای مکارم شیرازی که چرا بر اساس فتوای شما یک دانشجو حکم اعدام خورده.‏
گفتند:چه قدر شما ساده اید،دروغه
گفتیم:حالا شما ما رو از سادگی در بیارید
گفتند:همه ش دروغه
شما هم زنگ بزنید.این کمترین کاری است که می توانیم انجام بدهیم:‏
دفتر تهران:77512241
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مقاومت دلیرانه مجید توکلی و دیگر زندانیان سیاسی، بازجوها را عاصی کرده است
امروز خبری از ایران به دستم رسید که اگر در صحت و سقم آن اندکی شک داشتم آن را در بالاترین قرار نمیدادم. منبع این خبر، یکی از دوستان خبرنگار است که اخیرا با سه نفر از کسانی که در چند روز اخیر از زندان اوین آزاد شده اند، دیدار داشته است. من هم بدون هر گونه دخل و تصرفی، نوشته ارسالی این دوست گرامی را منتشر میکنم:
آقا اين خبر به نقل از كساني هست كه از زندان آزاد شدن. اونها ميگن روحيه زندانيها تو زندان عاليه و بازجوها رو ديوونه كردن. سه تا از هم بندي هاي مجيد توكلي اعلام كرده اند كه او بلند به بازجوها اعلام كرده تا آخرين قطره خونش با ديكتاتوري خامنه اي مبارزه ميكنه. بازجوها يك برگه عفو رهبري بردن بدهند مجيد توكلي امضا كنه و آزاد بشه، اون هم برگه رو جلوي همه پاره كرده و گفته : رهبري من رو عفو كنه؟!؛ ما بايد اون رو عفو كنيم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حذف رنگ سبز پرچم ایران اینبار به گونه ای دیگر
بار دیگر در نشستی با حضور محمود احمدی نژاد، رنگ سبز پرچم ایران به یغما رفت.
به گزارش تحول سبزدر نشست هیئت دولت با روسای نمایندگی های ایران در خارج از کشور،هاله ای از رنگ سیاه بر قسمت سبز رنگ پرچم ایران قرار گرفه بود.
شایان ذکر است که در مراسم های گذشته دولت نیز هر بار به بهانه ای رنگ سبز پرچم را تغییر میدادند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ    
حمله جمعی از نیروهای خودسر و شبه‌نظامی به منزل مسکونی مهدی کروبی
در پی حمله جمعی از نیروهای خودسر و شبه‌نظامی به منزل مسکونی مهدی کروبی و ایجاد مزاحمت برای همسایگان وی و خانواده‌اش، فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی اقدام به انتشار نامه‌ای سرگشاده خطاب به ملت ایران کرد. در این نامه آمده است:
بسمه تعالی
در سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند ایران اسلامی ره به جایی می بریم که نه تنها دیگر آرمان و اندیشه های بنیانگذار کبیر امام خمینی(ره) به فراموشی سپرده شده است بلکه جریانی تمامیت خواه و تحجرگرا که همواره حضرت امام نیز نسبت به نفوذ آن به عرصه حاکمیت دل نگران بودند ، با استقرار در این عرصه مترصد بهره گیری از هر فرصتی برای به مسلخ بردن اصول مترقی قانون اساسی، حذف وفاداران به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و اندیشه های آن حضرت بدان جهت که با اندیشه خودشان قرابتی ندارد ، هستند و تمامیت خواهان حاکم این روزها نه تنها فعالان سیاسی معتقد به اصلاحات در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی را بر نمی تابند بلکه برآنند تا با بهره گیری از توان افرادی که مفهوم " آزادی حداقل هم " در اندیشه شان معنایی ندارد به استقرار حاکمیت یکدست مورد خواستشان دست یابند ؛ و وااسفا که در این عرصه بر خلاف روال گذشته حتی قائل به پذیرش فضای نقد حداقلی در میدان مطبوعات هم نیستند .
۱ – اینجانب فاطمه کروبی متاسفم از اینکه این روزها باید داد از فراموشی قانون و حاکمیت تمامیت خواهی جریانی برآورم که هیچ حرکتی را تحمل نمی کنند ، وقتی همسرم به سنت همیشه برای تجدید بیعت با آرمان های امام در راهپیمایی ۲۲ بهمن حضور می یابد با باتوم و گاز فلفل به او حمله می کنند و در همان جا فرزندم علی را دستگیر کرده و مورد آزار،کتک و شکنجه قرار می گیرد و مورد سخیف ترین و زشت ترین فحشها و توهین ها نسبت به خود و خانواده قرار می گیرد و هیچ گروهی مسئولیت چنین برخوردی را نمی پذیرد ،جالب آنکه دادستان هم اظهار بی اطلاعی می کند در حالیکه در آخرین مرحله او را به یکی از مراکز نیروی انتظامی می برند که موبایلش تا چند روز پیش در آنجا بود.
۲-روز یکشنبه گروهی بی نام و نشان با عنوان همیشگی ستادهای خودجوش مردمی با بلندگو و فریادهای مکرر در مقابل منزل مسکونی و استیجاری مان در ساختمان ۵ طبقه ای در خیابان نیاوران که تنها در یک طبقه آن ما سکونت داریم ، تجمع کرده و با فریاد ها و پرتاب کردن اشیایی چون گوجه و تخم مرغ به سمت ساختمانی که محل رفت و آمد دیگر همسایگان ماست به ایجاد رعب و وحشت میان سایر ساکنان محله پرداختند . گروهی که چنین فریاد بر می آوردند و خواستار برخورد با مهدی کروبی بودند گویی فراموش کرده اند که آقای کروبی سالهاست که نسبت به چنین بی مهری هایی در دوران مبارزه با رژیم پهلوی و چه در نظام جمهوری اسلامی عادتی دیرینه دارند و از این سخنان سخیف و بی محتوای عناصری معلوم الحال صحنه را خالی نخواهند کرد. جبهه رسانه ای تمامیت خواهان ،حقوق بگیران اجیر شده را خانواده معزز و محترم شهدا نامیدند که لازم است یاد آوری شود این خانواده ها دارای شأن و منزلت و مورد احترام همه هستند ،اگر لازم باشد فیلم و حرکات این اوباشها را منتشر خواهم کرد .
۳- اینک باید تاسف بخورم به حال کشور و دولتمردانش که حتی تحمل تنها روزنه های تنفس عرصه نقد از سوی مطبوعات را هم ندارند . دیگر جای تاسفی باقی نمی ماند برای آنکه مرگ مجله ام " ایران دخت " ‌۹ ساله ام را به نظاره بنشینم که در طول این سالها فقط دو مورد تذکر داده شده و رعایت هم نمودیم چرا که مدت هاست فریاد خاموشی " قانون "‌را می شنوم . اما امروز اینکه " ایران دخت "‌ را نه به جرم ناکرده مطبوعاتی اش بلکه به اتهام عدم التزام مجمع اسلامی بانوان به قانون اساسی ! به مسلخ بردند انتظار نبود . مجمع اسلامی بانوان که از ۲۰/۹/۷۷ سیاسی شده ، از تشکلهای فعالی بوده که در عرصه های مختلف اعم از سیاسی،اجتماعی و فرهنگی نقش به سزایی داشته و در بین احزاب ،امتیاز سوم یا چهارم را از وزارت کشور کسب نموده است.
۴- متاسفم که باید بگویم مجله ایران دخت با پیشنهاد فردی بسته شد که علی رغم ادعاهایش مبنی بر آنکه با فرهنگ دموکراسی آشنایی دارد هیچ اعتقادی به آزادی ندارد . مجله ایران دخت با پیشنهاد جناب محمد علی رامین بسته شد که دو روز قبل از آنکه چنین تصمیمی اعلام شود طی تماس تلفنی با اینجانب با ادبیاتی زشت و ناپسند گفتند "‌اگر آقای کروبی در هر کشور دیگری بود باید اعدام می شد "‌ به نظر می رسد جناب رامین که سخت ترین روزهای انقلاب و دوران جنگ تحمیلی را در اروپا سیر می کردند و این روزها به نحو عجیبی انقلابی ؛البته از نوع خود شده اند ؛نه تنها می خواهند آقای کروبی را به عنوان فردی که از سال۱۳۴۱به مبارزه برای پیروزی انقلاب اسلامی پرداختند به پای چوبه دار در نظام جمهوری اسلامی ببرد بلکه مجله ایراندخت را در جلسه ای که متعلق به جریان فکری نزدیک به ایشان است بی هیچ بهانه ای و شاید تنها بدان دلیل که مورد اقبال و خواست عمومی قرار گرفته بود به تعطیلی می کشاند و آن را اعدام می کند .
اما اکنون من به آقای رامین و دیگر همفکرانشان می گویم که هیچ گاه نمی توانید اندیشه ای را به مسلخ ببرید و اعدام کنید ،تفکر و اندیشه همواره می ماند و این گونه رفتارهای غیر قانونی و غیر معقول محکوم به شکست است از آنجا که دستور صادره علیه ایراندخت غیر قانونی صادر گردیده ،مجمع اسلامی بانوان به شکایت قضایی از این رفتار اقدام خواهد کرد و امیدوارم دستگاه فضایی مطابق وظیفه ذاتی خود به تظلم رسیدگی کرده و اجازه ندهند قوه مجریه حقوق و آزادیهای اشخاص حقیقی و حقوقی را به همین سادگی پایمال کنند.
فاطمه کروبی
دبیر مجمع اسلامی بانوان
۱۱/۱۲/۱۳۸۸
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نظامتو زير ميكشيم آتيش به ريشت ميكشيم


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کودتاچیان کتاب چاپ می کنند
در راستای سخنان گهر بار حضرت آیت الله خامنه ای در رابطه با آمادگی ایران در صدور دستاورد های علمی به دنیا، کودتاچیان اقدام به انتشار چند کتاب کرده اند تا تجربیات خود را در اختیار سایر دوستان بگذارند.
مهدی کلهر: دایرکتوری فاحشه تلفونی های تهران – جلد یک شامل شماره تلفن های خجسته بانو و فاطمه رجبی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نیروهای اطلاعاتی و انتظامی رژیم دختر جوانی را در زندان بوکان بقتل رساندند و با ضربات مشت و لگد یک پیرمرد ساکن نوسود را کشتند
بنا به اخبار رسیده از بوکان، چند روز پیش گلچین صالح پور 22 ساله از یک خانواده بسیار فقیر و اهل محله پشت تپه مهاباد که درزندان بوکان بسر می برد، به دلایلی که هنوز روشن نیست توسط عوامل رژیم کشته شده است. گلچین صالح پور در طول زمان زندان مدام تحت شکنجه های وحشیانه ماموران اطلاعاتی رژیم در زندان قرار داشته است و احتمال این می رود که در زیر شکنجه جان خود را از دست داده باشد.لازم به ذکر است که نیروهای امنیتی حکومت اسلامی در شهر بوکان، بعد از کشتن گلچین صالح پور بدون مطلع کردن خانواده اش او را در محلی دفن می کنند و تنها برای لحظاتی به مادرش اجازه داده اند که جنازه او را ببیند و به او نگفته اند که در کجا بخاک سپرده می شود. همچنین نیروهای اطلاعاتی، مادر گلچین را تهدید کرده اند که نباید در هیچ جایی از کشته شدن دخترش حرفی بزند.
همچنین روز چهار شنبه 6 اسفند یک شهروند از اهالی نوسود به نام محمد رضا خالدی که پیشتر توسط نیروهای انتظامی به شدت مورد ضرب و شتم قرر گرفته بود بر اثر شدت جراحات وارده در یکی از بیمارستانهای کرمانشاه جان خود را از دست داد.محمد رضا خالدی پیرمردی فلج بود که از طریق نگهبانی از تاسیسات شهرداری نوسود امرار معاش مینمود. وی در تاریخ 27 بهمن ماه گذشته توسط نیروهای انتظامی در حالی که مشغول نگهبانی بود زیر ضربات مشت و لگد و باتوم قرار میگیرد، اما پس از آنکه ماموران به اشتباه خود در خصوص شناسائی فرد مورد نظرشان پی می برند نامبرده را در حالیکه بر اثر شدت ضربات وارده بیهوش شده بود رها کرده و محل را ترک می کنند. اهالی منطقه محمد رضا را به یکی از بیمارستانهای کرمانشاه منتقل می کنند، اما روز 7 اسفند به دلیل شدت جراحات وارده جان خود را از دست می دهد.
مردم مبارز و آزادیخواه شهرهای کردستان!
جنایت و سبعیت حکومت اسلامی هیچ گونه حد و مرزی ندارد. این رژیم جانی در وحشت از تعرض مردم به ادامه قتل و کشتار خود افزوده است و طی حاکمیت ضد انسانی خود یک هلوکاست به تمام معنا را در سراسر کشور انجام داده است. این جانیان را با مبارزه متحد و با انقلاب مردم باید به زیر کشید و در دادگاههای بین المللی محاکمه کرد. کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ضمن تسلیت به خانواده گلچین صالح پور و محمد رضا خالدی، این عمل وحشیانه عوامل حکومت اسلامی را محکوم می کند و از همه مردم شرافتمند شهر و روستاهای کردستان و هر انسان آزاده ای می خواهد که نسبت به این جنایت حکومت اسلامی دست در دست هم متحدانه اعتراض کنند.
مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی
کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دنیای حیوانات


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیدگاه خوانندگان در رابطه با این شماره خبرنامه را می توانید در آدرس زیر بخوانید و یا دیدگاههای خود را با دیگران به اشتراک گذارید.
http://www.facebook.com/pages/iran7031/251100488845?v=app_2373072738&ref=mf
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پایان شب سیه سپید است
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر