۱۳۸۸ اسفند ۳, دوشنبه

[iran7031:168]

می خواهند امیررضا عارفی اعدام کنند
از این پس هر روز ساعت 7 بعد از ظهر در نشانه اعتراض به این حکم اعدام به
روبروی زندان اوین خواهیم رفت
همه برای یک نفر
یک نفر برای همه
فقط 12 روز فرصت باقی است.
هر شب ساعت 7 روبروی زندان اوین تا لغو حکم اعدام او.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امروز بهرام شید  آریایی  برابر است با چهار اسفند  ماه  7031 میترایی
کار ما آگاه کردن شماست، شما  خود باید بدانید‌ که چه می‌خواهید .ما مسئول نوشته ديگران نيستيم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای با ما بودن و با ما شدن

Tel : 001 ( 818 ) 714 0 717
Sms : 001 ( 818 ) 714 0 718
E-Mail: iran7031@googlemail.com
http://iran7031.blogspot.com/
http://www.youtube.com/iran7032
مدیر مسیول : بابک خرمدین
هر گاه  دوست  نداشتید که این پیام نامه را دریافت کنید  به ما ایمیل بزنید تا نام شما را از لیست مشترکین پیام نامه  خارج کنیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وعده ما
هر شنبه در پارک لاله با مادران عزادار
۱۷ اسفند روز جهانی زن در خیابان‌های سراسر ایران
چهارشنبه سوری در تمامی کوچه ها
29 اسفند در روبروی تمامی زندانهای کشور
13 فروردین در تمامی مناطق سبز کشور
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 پخش فیلم حمله وحشیانه یگان ویژه و لباس شخصی ها به کوی دانشگاه تهران 1388
شبکه بی بی سی فارسی برای اولین ویدیویی تکان دهنده از حمله نیروهای یگان ویژه نیروی انتظامی و لباس شخصی ها به کوی دانشگاه تهران تنها چند روز پس از انتخابات تابستان امسال را پخش کرد. در این ویدیو نیروهای لباس شخصی در ابتدا با مقاومت شدید دانشجویان روبرو می شوند و در نیمه شب با اضافه شدن یگان ویژه و با فرمان مستقیم رئیس پلیس تهران به کوی دانشگاه در امیرآباد یورش آورده دانشجویان دانشگاه تهران را به خاک و خون می کشند. آمار دقیق دانشجویان زخمی یا کشته شده هیچوقت بطور رسمی منتشر نشد و عاملان این حمله بمانند حمله سال 78 هیچگاه مورد پیگرد قانونی قرار نگرفتند.
http://www.youtube.com/watch?v=c2y9Wl_teFY
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تصاویری از اعتصاب دوباره کارگران شرکت مخابرات استان فارس - شیراز یکشنبه 2 اسفند
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خط فقر يک میليون تومان؛ دستمزد كارگران ۳۷۴ هزار تومان
کميته دستمزد خانه كارگر با بررسي موضوع مزد در جلسات متعدد، جمع‌بندي نظرات خود را در طي نامه‌اي سرگشاده به مسئولان كشور منعكس كرد.
اين گزارش حاوي تعاريفي از جمله خط فقر شديد يا گرسنگي ـ خط فقر مطلق و خط فقر نسبي و متوسط هزينه درآمد شهري است که مي‌تواند براي برخي سياستگذاري‌ها و تصميم‌گيرندگان در حوزه اصل 29 قانون اساسي هم قابل توجه باشد.
1- خط فقر شديد يا خط گرسنگي مجموع درآمدي است که بايد توسط خانوار هزينه شود تا افراد خانواده از خطر سوء تغذيه دور شوند و حداقل کالاي مورد نياز را براي حيات کسب کنند. اقلام و فراواني آن توسط وزارت رفاه تهيه شده‌ است.
خط فقر شديد يا گرسنگي بدست آمده در اين گزارش 1،496،670ريال است. عدد ريالي مورد نظر مي‌تواند ميزاني براي ايفاي تعهدات سازمان‌هاي حمايتي زير مجموعه وزارت رفاه قرار گيرد.
خانواده مورد نظر 4 نفر شامل پدر و مادر و کودکاني است که سن آنها بين 3 تا 6 سال است. کالري مورد نياز والدين هر يک 2000 کالري و کودکان 1800 کالري در نظر گرفته شده است.
2- بر اساس مستندات مراجع رسمي خط گرسنگي تقريباً 40 درصد خط فقر مطلق را به خود اختصاص مي‌دهد، به عبارت ديگر عدد 3.741.675 ريال ميزان خط فقر مطلقي است که در برگيرنده حداقل نيازهاي يک خانواده براي تضمين سلامت غذا و نيازهاي اجتماعي در سال 88 است.
عدد مذکور خط فقر مطلق را به ما معرفي مي‌کند. البته اين رقم ميانگين کشوري است، ولي همواره تهران و شهرهاي بزرگ به عنوان کلان شهرها تا سقف 20 درصد به لحاظ افزايش برخي هزينه‌ها مثل هزينه مسکن، اياب و ذهاب و ... بيشتر خواهد بود، لذا اين سبد هزينه براي شهرهاي بزرگ (ريال 4،166،010 =1.2× 3741675 ) است.
درآمد متوسط خانوار شهري بر اساس تعديل نرخ تورم سال 1387 (8،687،500 ريال) در نظر گرفته شده است. با توجه به اينکه خط فقر نسبي 50 تا 66 درصد ميانگين درآمد شهري است، خط فقر نسبي بين 4،343،750 ريال تا 5،733،750 ريال در سال 88 است.
ذا به نظر مي‌رسد مصوبات شوراي عالي کار بر اساس اطلاعات موجود بايد بتواند عددي بين 3،741،675 ريال تا 4،343،750 را پوشش دهد، يعني عددي که حداقل فقر مطلق تا حداقل فقر نسبي را در برگيرد.
محاسبات مذکور فارغ از اتفاقاتي است که در سال آينده به دنبال اجراي قانون هدفمند کردن يارانه‌ها و آزادسازي قيمت‌ها اتفاق خواهد افتاد. به نظر مي‌رسد اگر اقدامات جبراني دولت در خصوص توزيع مجدد يارانه‌ها نتواند ثبات قدرت خريد کارگران را حفظ کند، بايد در تصميم‌گيري شوراي عالي کار اقدامات جبراني براي سال آينده پيش بيني شود تا کارگران دچار آسيب نشوند. بديهي است در غير اينصورت بايد منتظر پديده‌هاي زير باشيم:
1- پرکاري: کارگران براي پوشش هزينه معيشت اقدام به اشتغال فرصت‌هاي شغلي دوم و سوم مي‌کنند از عوارض اين پديده افزايش نرخ بيکاري ـ کاهش طبيعي بهره‌وري و عوارض سوء اجتماعي در خانواده‌هاست که الان هم مصاديق آن در جامعه کم نيست.
2- پديده اضافه کاري: آمارها نشان مي‌دهد حداقل 30 درصد درآمد کارگران شاغل در بنگاه‌هاي بالاي 50 نفر کارگر را اضافه کاري به خود اختصاص مي‌دهد و اين به اين معناست که 30 درصد اشتغال در دست شاغلان فعلي است که فقط يک شغل دارند.
3- بهره وري: همواره افزايش بهره‌وري با دستمزد واقعي يک رابطه مستقيم دارد و به عبارت ديگر هرگاه تعيين دستمزدها از يک واقع گرايي برخوردار بوده و در برخي سالها که حداقل دستمزد و جلوتر از تورم به سمت واقعي شدن پيش رفته است، حرکت منحني بهره‌وري نيروي کار مثبت بوده است.
4- چسبندگي دستمزدها يک عامل ضد انگيزش است که مي‌تواند موضوع مهارت ـ مسووليت و مديريت را تحت تأثير منفي قرار دهد. لذا به نظر مي‌رسد طبقه بندي مشاغل به شکل متناسب در تعيين دستمزدها بايد بطور جدي ملاک قرار داده شود چرا که بخشي از بهره‌وري نيروي کار در اين موضوع نهفته است.
5- بر اساس اطلاعات موجود 85 درصد درآمد سازمان تأمين اجتماعي بطور مستقيم با دستمزد کارگران ارتباط دارد، لذا اگر ترميم دستمزدها واقع بينانه نباشد، سازمان تأمين اجتماعي براي ايفاي تعهداتش دچار مشکل جدي خواهد شد.
با توجه به مستندات فوق پيشنهادات زير مطرح مي‌شود:
1- حداقل دستمزد به علاوه کمک هزينه بن و مسکن تا رسيدن به رقم تقريبي 3،740،000 ريال نزديک شود.
2- افزايش کمک هزينه مسکن و بن کارگري همزمان بدون آن که اثرات مزدي داشته باشد، مي‌تواند به ميزان مؤثر در درآمد کارگران تأثير بگذارد. البته تشخيص آن بر عهده شوراي عالي کار است.
3- ميزان پايه سنوات به مأخذ 2.5 درصد مزد روزانه به عنوان جبران يکسال سابقه را مي‌توان به دستمزد کارگران سابقه‌دار اضافه کرد. متأسفانه طي سال‌ها، اين توافق که سال‌ها قبل در شورايعالي کار به تأييد اعضاء وقت رسيده اجرا نمي‌شود.
در پايان اميد است با نگاه واقع بينانه امسال شوراي عالي کار بتواند مزد واقعي کارگران که در برگيرنده عدالت اقتصادي ـ اجتماعي است را به تصويب برساند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آقای لاریجانی، سی‌ان‌ان را توی والفجر چند گرفتید؟
چطور است که وزارت ارشاد اعلام کرده مصاحبه با تلویزیون‌های خارجی مصداق جرم است و نیروی انتظامی تهدید کرده حساب تلویزیون های خارجی و مصاحبه‌کنندگانش را خواهد رسید، اما جواد لاریجانی در روز روشن با کریستین امان پور و تلویزیون سی‌ان‌ان مصاحبه می‌کند و چنان "میسیز امان پور"ی به نافش می‌بندد که آب از لب و لوچه بیننده سرازیر می‌شود! سوال من این بود که سی‌ان‌ان از کی تا حالا تلویزیون خارجی حساب نمی‌شود و برای محمدجواد لاریجانی مصاحبه کردن با آن آزاد است؟! مگر ما خبر نداشته باشیم و در عملیات والفجر جدیدی آن‌جا را هم به خاک ایران ملحق کرده باشند! بعد هم چطور است که وقتی سردبیر آفتاب یزد با بی‌بی‌سی مصاحبه می‌کند، 20.30 و کیهان او را تبدیل به کارمند بی‌بی‌سی و پناهنده به انگلیس می‌کنند، اما محمدجوادلاریجانی با مصاحبه‌اش کارمند سی‌ان‌ان حساب نمی‌شود؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جزییات حمله نهم دی ماه به دانشگاه آزاد مشهد از زبان یک شاهدعینی
اخبار روز - گزارش دریافتی: یکی از فعالان دانشجویی و شاهد عینی در خصوص حمله نهم و دهم دی ماه به دانشگاه آزاد مشهد مشاهدات خود را برای کمپین بین المللی حقوق بشر ارایه کرده است.
به گفته وی این تجمع برای سوگواری و ادای احترام به شهدای عاشورا بود. به گقته این شاهد عینی حدود هزار نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد برای بزرگداشت سومین روز شهادت عاشوراییان تجمع سکوت برگزار کرده بودند که با حمله نیروهای لباش شخصی حامی دولت و نیروهای موسوم به انصار به دانشگاه روبرو شدند. نیروهای موسوم به انصار با سلاح هایی مانند چاقو، قمه، باتوم و اسپری فلفل به دانشجویان و حتی کارکنان دانشگاه حمله کردند. وی معتقد است نحوه حمله به دانشجویان و مجهز بودن آنها به سلاح های سرد حاکی از برنامه ریزی قبلی برای چنین حمله ای بوده است. او هدف از این حمله را مرعوب کردن دانشجویان برای متوقف کردن تجمعات دانشجویی می داند. تجمعات مشابهی طی روزهای پس از آن در دانشگاه آزاد مشهد، دانشگاه های فردوسی، سجاد و خیام مشهد برگزارشد.
کمپین:خبرهایی مبنی بر کشته و زخمی شدن تعدادی از دانشجویان منتشر شد ، صحت این اخبار را تایید میکنید؟
شاهدعینی: حمله نهم دی نیروهای هوادار دولت به قدری وحشیانه بود که هیچگاه ابعاد آن به درستی منتشر نشده است. تعداد دانشجویان مضروب و زخمی خیلی زیاد بود ، شاید رقمی حدود ۴۰ نفر شاید هم بیشتر. حداقل ۷ تن از داننشجویان که حال بسیار وخیمی داشتند توسط آمبولانس هایی که در اختیار نیروهای امنیتی بود به بیمارستان های نامعلومی منتقل شدند. دو تن از دانشجویان در حالی که در خون میغلتیدن و بیهوش بودند ، توسط لباس شخصی ها رو زمین کشیده و مکان نامعلومی منتقل شدند. یک دانشجو دختر که از ناحیه گردن چاقو خورده بود و دانشجو پسر دیگری که از ناحیه سر مضروب و بیهوش شده بود. بی خبری از وضعیت این دو دانشجو منجر به اتشار اخبار و شایعه های مبنی بر فوت آنان در سطح شهر مشهد شد. البته تا کنون و به علت جو امنیتی حاکم بر دانشگاه که همچنان ادامه دارد ، نمیتوان خبر به شهادت رسیدن این دو دانشجو را تایید و یا تکذیب کرد. چون که نیروهای امنیتی مشهد خانواده دانشجویان زخمی و بازداشتی را به شدت تحت فشار قرار داده اند و از هرگونه اطلاع رسانی توسط آنها جلوگیری میکنند. با شروع ترم جاری در روزهای آینده قطعا میتوان صحت و سقم این خبر رو جویا شد.
فضای دانشگاه در این روز چگونه بود؟
طبق روال معمول دانشگاه محاصره شده بود، نیروهای انتظامی و لباس شخصی ها دانشگاه را محاصره کرده بودند، اما تفاوتی که با بقیه موارد داشت این بود که چند صد تن از کسانی که به انصار معروفند و یک هفته قبل از حمله به دانشگاه ما به دانشگاه فردوسی حمله کم دامنه ای کرده بودند در مسجد دانشگاه مستقر شده بودند. جالب است که دقیقا همین طرح در دانشگاه فردوسی نیز اجرا شده بود، یعنی همزمان با مراسم بزرگداشت آیت الله منتظری به وسیله دانشجویان همین افراد مسجدی که قرار بود برای مراسم عزاداری استفاده شود را اشغال کرده بودند. ما به تجمع سکوت ادامه می دادیم که انصار به ما نزدیک شدند، ما به آن ها پشت کردیم و دست هایمان را با علامت وی بالا بردیم، بعد حمله شروع شد. ما متفرق شدیم و به سمت درها فرار کردیم اما حراست درها را بسته بود و به ما می گفتند برای جلوگیری از ورود بقیه انصار درها را باز نمی کنیم، از آن جا به دانشکده معماری و فنی رفتیم. در طبقه دوم بودیم که یکی از همین انصار که بعدا عکسش در اینترنت پخش شد بالا آمد، چاقویش را بلند کرد و گفت «این حکم من است، امضا شده» و چاقو را به پهلوی یکی از دانشجویان زد و درگیری اصلی از این جا شروع شد.
نیروی انتظامی، انتظامات یا حراست در قبال حمله انصار چه عکس العملی داشتند؟
دانشجوهایی که موفق به فرار می شدند را بازداشت می کردند. چیز دیگری را مستقیما ندیدم، از روی نرده ها پریدم، چند نفر از لباس شخصی ها دنبالم می دویدند اما من موفق به فرار شدم. فردای روز حمله اول یعنی پنج شنبه دهم دیماه که تجمع چندین هزار نفری در اعتراض به حمله چهارشنبه و به خاک وخون کشیده شدن دانشگاه برگزار کردیم، دوباره دانشگاه را محاصره کردند، دوباره مثل روز قبل نیروی انتظامی و لباس شخصی ها دانشجویان را بازداشت کردند که من هم در این روز بازداشت شدم. جمعا در تجمعات چهارشنبه نهم و پنجشنبه دهم دیماه دانشگاه آزاد مشهد ۲۱۰ دانشجو این دانشگاه توسط لباس شخصی ها و نیروی انتظامی بازداشت شدند. در روزهای بعد تجمعاتی در دانشگاه های فردوسی و سجاد و خیام هم برگزار شد که حدود شصت دانشجو نیز از این دانشگاه ها بازداشت شدند و همه را به کوی پلیس آوردند. چند نفر از فعالین دانشجویی را هم در خانه هایشان بازداشت کردند.
با نیروهای مهاجم انصار آیا برخوردی شد؟
همانطور که در اطلاعیه های ریاست دانشگاه آزاد و دادستانی مشهد آمد دانشجویان محکوم شدند و قولی مبنی بر برخورد قاطع با آن ها داده شد، با انصار هم هیچ برخوردی صورت نگرفت.
کلا چند دانشجو بازداشت شدند؟ کجا نگهداری می شدند؟ اتهامات چه بود؟ رفتارها چگونه بود؟ قاضی چه کسی بود؟ و در نهایت چه شد؟
بیش از ۲۵۰ دانشجو بازداشت شدند، اول همه را به کوی پلیس آوردند، بازپرس منصوری و بازپرس حیدری مسئول پرونده ها بودند، ما را همراه با متهمین به قتل و لواط نگه می داشتند، برای اذیت و آزار توسط مامورین انتظامی و بازجویان آمادگی داشتیم، اما بازپرس ها هم رفتار بسیار زشت و زننده ای داشتند، به خصوص منصوری که به خانواده های دانشجویان زندانی هم بی احترامی می کرد و آن ها را با دشنام صدا می کرد. بعد از آن جا عده ای آزاد شدند و عده ای به بازداشتگاه اداره اطلاعات مشهد منتقل شدند، ظاهرا شکنجه در اطلاعات فقط به ده پانزده مورد انفرادی و چند مورد ضرب و شتم محدود بوده است. در خبرها آمده است ، برای پانزده دانشجو حکم تعلیق و برای یکی تبعید صادر کردند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکی از جوانان حوله سبزش را در لحظه آزادی بر روی دوشش انداخت و انگشتانش را به علامت V بالا برد
مادران عزادار از روز عاشورا هر چند شب یکبار و از ۲۰ دی ماه که ۱۴ نفر از دوستانمان را به جرم مادر بودن و پیگیر بودن حق فرزندان خود به زندان اوین منتقل کردند تا کنون تقریبا هر شب چند ساعتی همراه با خانواده دیگر زندانیان و مردمی که برای حمایت از فرزندان شجاع این مرزوبوم می آیند جلوی زندان اوین حضور دارند .
در این بین البته برای چندمین بار تعدادی از دوستانمان در اوین بسر می برند . این بار چند شب قبل از ۲۲ بهمن به خانه هایشان ریختند و به بهانه پیشگیری از وقوع جرم دستگیر و راهی اوین کردنشان و من ماندم که وزارت اطلاعات واقعا چقدر بفکر مادران است که نکند کاری دست خودشان بدهند ! این مادران همچنان در بازداشت بسر می برند .
در طی این شبها شاهد اتفاقات قشنگ بسیاری جلوی اوین بودم که بر آن شدم برخی از آنها را با دیگران قسمت کنم . مهمترین تغییری که به وضوح قابل تشخیص است این است که اوایل خانواده ها بسیار ناامید و دلمرده به نظر می رسیدند . به یاد دارم وقتی شب ۲۲ دی ماه مادران را آزاد کردند و ما با شور و اشتیاق ، با دست و سوت به استقبالشان رفتیم اکثراً نگران بودند که نکند شادی و دست زدنمان باعث شود تا فرزندان در بندشان مورد غضب زندانبانان قرار گیرند ، اما کم کم با ادامه پیدا کردن این رویه توسط مادران و استقبال خانواده های دیگر در شب های متوالی از آزادی تک تک زندانیان این جو سنگین شکسته شد تا جایی که اکنون مردم از همه قهرمانانشان با صلوات ، دست زدن و سوت استقبال می کنند .
- از جمله وسایل شخصی که به زندانیان می دهند حوله است که یکی از جوانان که تصادفا حوله اش سبز بود در لحظه آزاد شدن آن را بر روی دوشش انداخت و انگشتانش را به علامت V بالا برده که جمعیت بی امان تشویقش کردند .
- شاهد آزادی جوانی دیگر بودیم که برای چهارمین بار در جریان اعتراضات بعد از انتخابات دستگیر و راهی اوین شده بود هنگام آزادی پدرش با لبخند و در عین حال با بی حوصلگی با دست به او اشاره کرد که این بار خودش بیاید پایین و پسرش به محض پایین آمدن پرسیده بود : ۲۲ بهمن چند شنبه است ؟! و پدر در جواب گفت : اینبار اول وثیقه ات را آماده میکنی و بعد می روی .
- دختر جوانی را دیدم که به محض آزادی بر خاک بیرون از زندان و آزاد وطنش بوسه زد .
- دختران و پسرانی که به محض بیرون آمدن از زندان دنبال خانواده دوستان خود بودند تا از حال فرزندانشان باخبرشان سازند و یا پیغامهای دوستانشان را به خانواده ها برسانند .
- زنان و مردانی که پس از آزادی با حوصله تمام به سوالات تک تک خانواده ها جواب می دادند و تلاش می کردند به آنها روحیه دهند و بگویند فرزندانشان قوی و پر صلابت هستند ، شما قوی باشید .
- زندانیان بسیاری که هنگام آزادی با بالا بردن دستانشان به علامت V نوید پیروزی را می دادند و با تشویق گسترده مردم روبرو می شدند .
- شبی شاهد آزادی حجت الاسلام خلجی بودیم که هنگامی که ملبس به لباس روحانیت از در زندان بیرون آمد جمعیت یکصدا صلوات فرستادند و در این بین چندین نفر یادآوری کردند که سه صلوات پشت هم باشد تا به زندانبانان آزادی بگویند مردم احترامات ویژه را برای روحانیون واقعی ، به تشخیص خود و داوطلبانه قائل می شوند و تا زمانی که سوار خودرویش شود با صلوات ، دست و سوت از طرف مردم مشایعت شد .
- در شب ۲۳ بهمن خانواده ای ۱۵ نفره حضور داشتند که ۸ نفرشان از شهرهای کوچک آمده بودند همراه با فرزندانی خردسال و مادربزرگی پیر تا در راهپیمایی جنبش سبز حضور یابند و برای تکمیل کار زیبایشان برای همراهی با زندانیان و خانواده هایشان جلوی زندان حضور یافتند ، در بینشان کودکانی ۴ و ۱۰ ساله حضور داشتند و مادربزرگی هفتاد و چند ساله که آمده بود در کنار نوه های خردسالش باشد تا فرزندانش فارغ از نگرانی برای نوه هایش در راهپیمایی حضور یابند چون می داند که اگر ساندیس ، مرغ ، گوشت و پول به از ما بهتران می رسد سهم مردم فحاشی ،گاز اشک آور ، باتوم ، زندان و شاید سرب داغ است . ترکیب سنی این خانواده بسیار جالب بود کودکانی ۴ و ۱۰ ساله ، پسردائی و دختردائی حدود ۱۸ تا ۲۰ ساله ، مادر و پدری حدوداً ۳۰ ساله ، خاله ها و زن دائی هایی حدوداً ۴۰ ساله ، دائی حدود ۵۰ سال و مادربزرگی هفتاد و چند ساله . مادر کودک ۴ ساله می گفت پسرش با بی صبری منتظر مرد شدن خود می باشد و هر از چند گاهی جلوی آینه می رود و از مادرش می پرسد اینها سیبیله ؟ من دارم مرد میشم ! آن شب کنار مادرش آمد و با زبان بسیار شیرین کودکانه گفت : مامان اگه من پشت اون دیوار برم کلی مرد میشم و وقتی مادر پرسید چرا ؟ جواب داد : دائی میگه ، و من از خود می پرسم آیا با چنین پشتوانه ای از نسل های مختلف که اینگونه همدل و همراه هستند حق داریم حتی لحظه ای در پیروزیمان تردید نکنیم ؟
- شب ۲۸ بهمن حدود ۵۰ نفر از فرزندان ایران در میان شور و اشتیاق فراوان خانواده ها و حامیانشان از زندان آزاد شدند . حداقل ۶ نفر از دختران و پسران جوان با مدرک جرمشان که کیس کامپیوتری در بغلشان بود آزاد شدند . اکثر آنها بصورت جمع ۴ و ۶ نفره و تقریبا پشت سر هم بیرون آمدند و در این زمان بود که صدای شادی و دست و سوت مردم بی وقفه و پشت هم شنیده میشد .
- شب ۳۰ بهمن ساعت ۹ شب دم زندان بودیم وقتی رسیدیم دوستان گفتند ظاهرا دیگر آزادی نداریم و به خانواده ها گفتند که بروند ما گفتیم یک ساعت دیگر هم منتظر می مانیم . حوالی ساعت ۹:۳۰ بود که خانم و آقایی جوان را دیدیم که با چند شاخه گل رز زیبا و تازه به جمع نزدیک شدند . دختر جوان به جمع که رسید ابتدا یک شاخه را به پدری پیر داد و پس از آن یک شاخه دیگر را به من و همینطور شاخه های گل را بین جمعیت تقسیم کرد . در برگشتشان جلو رفتم و بار دیگر از این کار بسیار زیبایشان تشکر کردم و پرسیدم کسی از شما آزاد شدند ؟ پسر جوان در جواب با اندوه و اشکی در چشم گفت : نه ، از سال ۶۷ دیگر امیدی به آزادیش نداریم آمدیم تا بگوییم که شما تنها نیستید ، ما هم با شما همدردیم و هیچ تفاوتی ندارد . فهمیدم که از خانواده اعدام شدگان سال ۶۷ هستند و بسیار متاثر شدم و در جواب گفتم : کاملا درسته ، ما هم برای حمایت می آییم و آنها اصلا خود ما هستند و ما می توانستیم جای آنها باشیم چون آنان همان حرفی را زدند که ما زدیم . بار دیگر از آنها تشکر کردم و گفتم کارشان بسیار زیبا و با ارزش بود .
شاخه گل را به دختر یکی از مادران عزادار که در بند است دادم تا پس از آزادی مادرش به او تقدیم کند و حکایت امشب را باز گوید .
در جمع جلوی زندان دیگر همه آشنایند و صمیمی . اینجا جایی است که خانواده ها تصمیم گرفتند تا غمهای خود را با هم قسمت کنند و به جای گریستن در تنهایی می آیند تا کنار هم بایستند و به یکدیگر بگویند که تنها نیستند و حمایت خود از فرزندان ، پدران و مادران زندانی را با روحیه ای مصمم و امیدوار اعلام کنند .
مشاهدات یکی از مادران عزادار
۰۱ اسفند ۱۳۸۸
انتشار:فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وین، لانه جاسوسانِ تهران
اتریش دیگر تنها در ظاهر آرام است. زیرا ایران در پناه نرده های فلزی سفارت ثروتمندش مرکز پلیس اطلاعاتی غم انگیز و بدنامش را مستقر کرده است.
به گفته مخالفان، یک لشکر واقعی کوچک با بیش از صد نفر در آن مشغول به کارند. و حتی برای آن که خیلی توی چشم نباشند قسمتی از فعالیت هایشان را به زاگرب (کرواسی)، در چند ساعتی وین با ماشین، منتقل کرده اند. یکی از ماموران پلیس امنیتی اتریش در جواب سوال ما که می پرسیم :" چرا ایرانیان وین را انتخاب کرده اند؟" لبخند می زند.
این مرد کوتاه قامت با نگاهی تمسخرآمیز و موذی در کافه مرکزی و توریستی شهر با ما قرار گذاشته است تا در پوشش نام مستعار، شیرینی اش را مزه مزه کند. او که از جواب دادن طفره می رود، سعی می کند متعجب به نظر برسد:"برای آن که وین شهر قشنگی است".
جاسوس ما قصد ندارد حرف بزند. مخصوصا از دوستی ای که وین و تهران را بهم پیوند می دهد.
میان این دو پایتخت همیشه روابط دیپلماتیک برقرار بوده است. حتی وقتی که کارمندان سفارت امریکا در تهران در سال 1979 به گروگان گرفته شدند اتریش روابطش را با ایران قطع نکرد. از زمان سرنگونی شاه، موسسه فرهنگی اتریش در تهران تنها مرکز غربی است که هنوز تعطیل نشده است. اتریش اولین کشور اروپاست که برای ملتی که واشنگتن متهم به طرفداری از تروریسم می کرد، فرش قرمز پهن کرد. این کشور در سال 2002 از محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت دعوت رسمی به عمل آورد.
سه سال قبل از آن، همتای اتریشی محمد خاتمی، توماس کلستیل، اولین رئیس دولت غربی ای بود که بعد از انقلاب در ایران پذیرفته شد. هواپیمای او پر از تاجر بود که با معادل یک میلیارد قول و قرارِ قرارداد تجاری به کشور بازگشتند. در خاورنزدیک و خاورمیانه، ایران اولین شریک تجاری اتریش است.....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگی از تاریخ

حکومتی که با ترور شروع بشود بهتر از این می شود؟


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مگه فرشته هم هسته شکستن بلده؟
مثل فرشته ها رو سر می گن هالۀ نور داری
فقط شما برای عرش مجوّز عبور داری


می گن که تا پا می ذاری توش شهرا و تو کوچه ها
از آسمون هی می ریزه ساندیسا و کولوچه ها!


می گن صدای ناز تو مردُمو حیرون می کنه
کهریزک چشای تو ما رو تو زندون می کنه


می گن که دکترا داری، کلّی می گن دوره دیدی
می گن که هستۀ اتم همش داری شکاف می دی


آخه مگه فرشته هم هسته شکستن بلده؟
نکنه دانشگاه آزاد اون بالا هم شعبه زده؟


با چین و ماچین شنیدم دوباره خلوت می کنی
ماهی یه بار روسیه رو به خونه دعوت می کنی


گفته بودی اون قدیما حواست به سفرۀ ماست
می گن نگات به ایرونه ولی دلت ونزوئلاست!


می گن که ساک سفرت همیشه پر از هدیه ست
می گن یه پات تو ایرونه یه پای دیگت سوریه ست!


میون راهت نکنه پولا رو دادی به کسی!
ما اینجا داریم می میریم پس داری به کی می رسی؟


تو اهل آسمونایی اون آسمونای بلند
فرشتۀ نخبۀ من حدّاقل خالی نبند!


آخه مگه فرشته هم هسته شکستن بلده؟
نکنه دانشگاه آزاد اون بالا هم شعبه زده؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی کوالا برای رفع تشنگی به آدمها پناه میاره
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیانیه آقای مهدي کروبی خطاب به ملت ايران در خصوص حوادث روز ۲۲بهمن
بسمعه تعالی
مردم بزرگ و آزاده ایران
از حضور فراگیر و گسترده شما به رغم فشارهای امنیتی و فضای بسته سیاسی حاکم در مراسم ۲۲ بهمن امسال عمیقا سپاسگزارم. امسال اگرچه مراسم ۲۲ بهمن با دعوت همه جناح‌های سیاسی و شخصیت‌ها و مراجع عظام، با امید گشایش روزنه‌هایی به سوی حل بحران و مشکلات ملی انجام پذیرفت، اما متاسفانه جریان تمامیت‌خواه و خشونت‌طلب می‌کوشد با استفاده از صدا و سیما و رسانه‌های دولتی و شبه‌دولتی خود، با بی‌اخلاقی تمام و وارونه‌سازی واقعیت و پنهان‌کردن وحشی‌گری‌های جانبی و فضای امنیتی حاکم بر این راهپیمایی، آن‌را به نفع خود مصادره کند. جریان خشونت‌طلب می‌خواهد از این راهپیمایی که با حضور عظیم اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان امکان پذیر شد، برای پاک‌کردن آثار ناشی از زندانی‌کردن‌ها و جنایت‌ها و شکنجه‌ها و کشتارهای خیابانی بهره برد. می‌خواهد چادری از مغلطه و کژنمایی بر این جنایات و وحشی‌گری‌های خود بکشد. راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال درحالی برگزار شد که نیروی‌های نظامی و امنیتی، تهران را به یک پادگان تبدیل کرده‌بودند. آن‌ها با هر حرکت و نشانه‌ای از عدم موافقت با وضع موجود، به‌شدت برخورد‌ می‌کردند و آن‌را خفه می‌کردند. طرفه آن‌که، حتی یک تصویر از این همه لشگرکشی و پرتاب نارنجک‌های اشک‌آور و ضرب و شتم شما مردم، در رسانه‌های داخلی نشان داده‌نشد! گویا چشمانشان، با پرده‌هایی از گمراهی پوشیده شده که گمان می‌کنند که توانسته‌اند بر خاطره جمعی مردم پرده فراموشی بکشند و با مصادره تمام و کمال این مراسم ملی و مذهبی و انقلابی به نفع خود، مستمسکی برای ادامه جریان «سلب حقوق حقه مردم» فراهم کنند. حال آن‌که بدون دعوت جریان‌های سیاسی و حضور مردمی، راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال، به راهپیمایی بی‌رمق یگان‌های نظامی و امنیتی تبدیل می‌شد و امکان چنین بهره‌برداری تبلیغاتی برای ایشان فراهم نمی‌آمد.
همه ما می‌دانیم که حضور شما مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، به یقین نه به دلیل علاقه‌تان به سیاست‌های سرکوب و پرکردن زندان‌ها که به‌دلیل علایق ملی و عشق‌تان به ایران، انقلاب و امام بود. شما مردم خوب کشورمان در راهپیمایی سالگرد انقلاب اسلامی شرکت نکردید تا با کتک‌زدن مردم بیعت کنید. شما مردم مومن کشور ما بهتر از هرکسی می‌دانید که ریختن خون بی‌گناهان با مبانی دین و اخلاق‌تان سازگار نیست. مگر مولای ما علی (علیه‌السلام) برای تقویت حکومت خود زندان‌هایش را پرمی‌کرد؟ شما مردم شهید داده کشورمان، راضی به سرپوش گذاشتن روی جنایات کهریزک و مجتمع سبحان و خوابگاه‌های دانشجویی و بی‌حرمتی به مراجع نیستید و حضور شما در راهپیمایی ۲۲ بهمن هم، تاییدی بر آن جنایات نبوده‌است. با این‌حال کسانی که حداکثر تلاش خود را برای مهندسی تظاهرات ۲۲ بهمن به‌کار بردند و از سراسر کشور با صدها اتوبوس و قطار نیرو به تهران اعزام کردند، باید دلیل خالی ماندن میدان آزادی را به هنگام سخنرانی، علی‌رغم استفاده از این همه نیرو و بسیج نیروهای انتظامی و نظامی خود توضیح دهند. مگر می‌شود تصور کرد که مردمی چنین فهیم، دلیل حضور ده‌ها‌هزار نفری نیروهای نظامی و انتظامی در خیابان‌ها را ندانند؟ آیا فکر می‌کنند مردم فشار نیروهای انتظامی و لباس‌شخصی‌ها با قمه و باتوم و گاز فلفل، برای جلوگیری از پیوستن خدمتگزاران نظام و ایران به خیل خروشان‌شان را نمی‌بینند؟ آیا تصور می‌کنند که مردم متوجه ترس و ضعف حاکمیت نشده‌اند؟
مردم عزیز، حضور شما در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال قابل تحلیل نیست، مگر آن‌که صف‌آرایی‌های دو گرایش عمده در این تظاهرات، مستقل از هم، نمایش داده و ارزیابی شود. ما با دوگرایش روبرو هستیم. یکی گرایشی است که از حق اجتماع و راهپیمایی مردم که در اصل ۲۷ قانون اساسی نیز بر آن تصریح شده، می‌هراسد و برای‌همین روز راهپیمایی ملی، تهران را به پادگان تبدیل می‌کند. گرایشی که فقط حضور طرفداران خود را در راهپیمایی برمی‌تابد و ملت را مجموعه‌ای از افراد طرف‌دار و تابع خود می‌داند و بقیه مردم را، حتی اگر اکثریت نیز باشند، خس و خاشاک می‌خواند. اما سوی دیگر، گرایشی است که شما را با همه تنوع و رنگارنگی اعتقادی‌تان، فارغ از ویژگی‌های جنسیتی و قومیتی و فرهنگی و طبقاتی، به رسمیت می‌شناسد. گرایشی که مردم را نه صرفا به میدان آزادی، بلکه به نشستن سر سفره آزادی فرامی‌خواند. لذا برای ازمیان رفتن پرده‌های گمراهی از جلوی دیدگان جریان تمامیت‌خواه، براساس آموزه‌های مرادم امام خمینی(ره)، دو پیشنهاد دارم. پیشنهاد اولم این است که همان‌طور که حضرت امام در سال ۱۳۴۱ فرمود «حاکمیت یک میتینگ در یکی از میادین بزرگ تهران برگزار کند، به ما هم در بیابان و کویر قم اجازه متینگ بدهند»، می‌خواهم براساس حق مسلم مردم، طبق اصل ۲۷ قانون اساسی، مجوز بدهند که در میدانی از تهران راهپیمایی از طرف ما برگزار شود تا اقلیت و اکثریت مشخص شود. امنیتش را هم خودمان تامین می‌کنیم و تضمین می‌دهیم که این راهپیمایی با پرهیز از هرگونه شعار ساختارشکن برگزار شود؛ یک راهپیمایی آزاد، آن‌هم یک‌بار برای همیشه، تا وزن هر گرایش در جامعه ما، بی‌فشار و تهدید روشن شود.
اما پیشنهاد دوم: درحالی‌که جریان تمامیت‌خواه می‌خواهد راهپیمایی ۲۲ بهمن را به رفراندومی برای تایید سیاست‌های خشونت‌آمیز و ضدمردمی خود تبدیل کند، پیشنهاد می‌کنم که براساس اصل ۵۹ قانون اساسی، رفراندومی برای برون‌رفت از بحران برگزار شود تا به حاکمیت شورای نگهبان پایان دهد. دخالت‌هایی که به‌نام نظارت استصوابی، حاکمیت مردم را نشانه گرفته‌است و حتی از نظارت استصوابی هم پا را فراتر گذاشته‌است. این دخالت‌هاست که مانع برگزاری یک انتخابات آزاد ریاست‌جمهوری و تشکیل یک مجلس خبرگان و شورای اسلامی مستقل می‌شود. این چگونه مجلس مستقلی است که نمایندگان ملتش، از ترس نظارت شورای نگهبان، مجبورند که هربار بیانیه‌هایی برای محاکمه دلسوزان کشور تنظیم می‌شود، آن‌را امضا کنند؟ کارنامه انتخابات دهم ریاست جمهوری نشان داد که این، تنها رفراندوم است که می تواند راهگشای ما برای عبور از این تنگناها باشد. در کنار حضور مجلسی مستقل است که اصول مربوط به منافع و حقوق اساسی ملت مانند آزادی رسانه‌ها و مطبوعات، اصلاح شرایط برگزاری دادگاه‌های سیاسی و … هم تامین می‌شود. و نیز این گونه مجلسی، فارغ از سایه حاکمیت شورای نگهبان است که وزن نیروهای سیاسی در جامعه را روشن خواهد کرد، نه جوسازی و تمهیدات دولتی و هزینه‌های میلیاردی، چنان‌که در ۲۲ بهمن امسال دیدیم.
والسلام
مهدی کروبی
سوم اسفند ۱۳۸۸
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سخنان خاتمی در مورد ۲۲ بهمن، آزادی زندانیان سیاسی و روزنامه نگاران در بند
سیدمحمد خاتمی در دیدار با خانواده‌های روزنامه‌نگاران زندانی ضمن ابراز همدردی با آنان گفت:«آرزومندم که هر چه سریعتر شاهد آزادی آنان باشیم.» رئیس بنیاد باران افزود:«اینکه گفته شده ممکن است توجه بعضی‌ها تنها به یک طیف خاصی مثل همکاران و سیاستمداران باشد ونسبت به آزادی آنان تلاش شود گروه‌های دیگر مثل روزنامه‌نگاران، دانشجویان و طیف‌های دیگر کمتر مورد توجه باشند اصلا اینطور نیست و ما آنچه گفته‌ایم کلی و شامل همه است.» رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:«حرف ما این است برخورد با زندانیان باید منطقی و قانونی باشد و فضای بازتری را شاهد باشیم و زودتر عزیزان دربند آزاد شوند چرا که این اقدام می‌تواند در دوره‌ای که جامعه نیاز فراوانی به آرامش دارد، این آرامش را تا حد زیادی برقرار سازد و موجب تلطیف فضا گردد.»... خاتمی با اشاره به برخي توهين ها در جريان راهپيمايي 22 بهمن گفت«بررسی و شناخت عوامل این رفتارها زشت کار مشکلی نیست ؛می توان فهمید چه کسانی این کارها را کردند؟ خود بنده هم بودم و دیگران هم بودند.هر جا که بودیم حتی در ماشین و درحال عبور مورد محبت انبوهی از مردمی بودیم که ما را می‌دیدند البته همه جا عده‌ای محدود هم با چوب و چماق و فحاشی به جان مردم می‌افتادند.»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دنیای حیوانات


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیدگاه خوانندگان در رابطه با این شماره خبرنامه را می توانید در آدرس زیر بخوانید و یا دیدگاههای خود را با دیگران به اشتراک گذارید.
http://www.facebook.com/pages/iran7031/251100488845?v=app_2373072738&ref=mf
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پایان شب سیه سپید است
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر