امروز تیر شید آریایی مصادف است با پانزده مهر ماه 7031 آریایی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تماس با ما
Tel : 001 ( 818 ) 647-147 0
E-Mail: iran7031@googlemail.com
http://iran7031.blogspot.com/
مدیر مسیول : بابک خرمدین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دردسرهایسوریانپسازاهداءمدالبهاحمدینژاد
ayandenews.com
پس از آنكه حمید سوریان پر افتخارترین كشتی گیر فرنگی كار ایران برای چهارمین بار به نشان زرین قهرمانی جهان دست یافت و محبوبیتش را بدین شكل به اوج رساند، دست به اقدامی زد كه فضای منفی و غیرقابل هضمی را بر علیه وی در سطح جامعه و حتی فضای ورزش به وجود آورد. به گزارش تابناك؛ تنها مرد طلایی ایران در مسابقات قهرمانی كشتی فرنگی جهان 2009، هنگامی كه قهرمانی را در آغوش گرفت و به روزهای اوج بازگشت، گردنآویز قهرمانیاش را از دریچه سیما به مناسبت هفته دفاع مقدس به شهدای هشت سال جنگ تحمیلی اهداء كرد و اینچنین بود كه نگاه این طیف نیز به حمید سوریان بیشتر جلب شد. اما این تمام ماجرا نبود و پس از بازگشت سوریان به ایران، احمدینژاد كه از عملكرد و منش او خرسند شده بود، از این قهرمان دعوت كرد تا در دیداری از وی به شكل حضوری تقدیر كند و اینچنین بود كه حمید سوریان با خواندن متنی كه در دست داشت، نشان زرینش را علاوه بر اهداء به شهدای دفاع مقدس، به رئیس دولت دهم نیز اهداء كرد؛ اتفاقی كه به سرعت بازخوردهایش در سطح جامعه، میان اهالی ورزش و به تبع آن سایتهای غیررسمی داخلی و برخی رسانههای خارجی نمایان شد و اعتراضهایی در خفاء به این حركت سوریان صورت پذیرفت. ماجرا البته به همین گلایههای ساده برخی خاكخوردههای ورزش ختم نشد و حمید سوریان از همان روز شاهد پیامكهای متعددی بود كه با ادبیاتی تهدیدآمیز، از آتش زدن خانه و زندگیاش خبر داده بودند و او را با بدترین الفاظ مورد خطاب قرار داده بودند تا حمید در سادهترین رویه تلفن همراهش را خاموش نگه دارد و ترجیح دهد، مدتی را در سایه به سر كند تا فضا آرام بگیرد اما كدام سایه؟! او هنگامی كه به برخی سالنها برای تمرین یا سركشی رفته بود، برخی رفتارهایی همچون هو شدن روبرو شد و جملات و القابی زشتتر از آنچه بتوان حتی تلویحاً به آن اشاره كرد، به او و خانوادهاش نسبت داده شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وضع مزاجی دکتر محمد ملکی در زندان به وخامت گرائیده است
rfi.fr
وضع مزاجی دکتر محمد ملکی در زندان به وخامت گرائیده است
rfi.fr
به گزارش منابع خبری و تائید اعضای خانواده دکتر "محمد ملکی" اولین رئیس دانشگاه تهران پس ازتشکیل حکومت اسلامی درزندان رو به وخامت نهاده است. دکتر ملکی از چهرهای "ملی- مذهبی" به شمار می رود و اکنون چند هفته است که در زندان اوین به سر می برد. به گفته همسر وی ، دکتر ملکی از بیماری های گوناگون رنجور است و نیاز با مراقبت های پزشکی دقیق و نزدیک دارد. در یک گفت و گوی تلفنی از خانم "میرمعز" همسر دکتر ملکی در مورد آخرین دیدار و وضعیت این فعال سیاسی را جویا شدیم .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دادستان علیه دادستان / آیا قاضی مرتضوی باید داروی نظافت را سر بکشد؟
mowjcamp.com
دادستان علیه دادستان / آیا قاضی مرتضوی باید داروی نظافت را سر بکشد؟
mowjcamp.com
تنها یک روز پس از آن که دادستان جدید تهران، پخش تلویزیونی محاکمات را قبل از اثبات جرم غیر قانونی خواند، خبر رسید که 20 فعال سیاسی دربند قرار است آزاد شوند. شایعه تغییر فیروزآبادی و تکذیبیهی نه چندان محکم آن و جداشدن طائب از بسیج، خبرهای متفاوتی از تحرک مهدوی کنی و دیگران نیز نقل میشود. سایت الف هم از زبان ِهاشمی رفسنجانی ، مصداق اتم واكمل ولي فقيه را رهبری فعلی میداند و همزمان هاشمی برای رفع اتهام و هرگونه شائبه از رئیس قوه قضائیه می خواهد تا به اتهامات خانواده اش رسیدگی کند. همه این وقایع پس از روز قدس رخ داده اند. روزی که میرحسین موسوی در بیانیه سیزدهم خود آن را "نقطه عطفی" در حرکت جنبش سبز دانسته است. ظاهراً همه چیز از شایعه و واقعه، نشان از پیش رفتن طرح هاشمی رفسنجانی است. طرحی که اخبار مربوط به آن با اعلام بیخبری احمدینژاد و نه تکذیب آن قوت بیشتری یافته است. قرائت ِ گزارش کمیتهی ویژه در صحن مجلس، تا روز چهار شنبه به تعویق افتاد، تا سایت خبر آنلاین - که از رئیس مجلس بی خبر نیست - دلیل این تعویق را فشارهایی از سوی ِ متهم اصلی پرونده اعلام کند. متهمی که یک مقام ِ سابق قضایی است و برای کتمان حقیقت تلاش می کند. روزنامه های وطن امروز و سایت جهان هم به این مقام سابق قضایی اشارتی کرده اند و او را متهم اصلی واقعه ی کهریزک دانسته اند. خبر آنلاین گفته است که رهبری با این مقام قضایی در خصوص کهریزک تماس گرفته است و تابناک ناگفته های فرمان رهبری در مورد کهریزک را آورده است. این روزها دستگاه قضایی، در حال خانه تکانی است و مقامات سابق زیاد دارد، اما نام کهریزک و پخش دادگاههای اخیر، بیش از هر کس، یادآورِ نام ِ سعید مرتضوی دادستان ِ سابق ِ تهران است. یک مقام سابق ِ قضایی که می تواند "فشارهایی" را هم به مجلس وارد کند تا گزارش کمیته ی تحقیق به تعویق بیافتد. یک ماه پیش، علی شکوریراد در یادداشتی با عنوان "چه کسی داروی نظافت را سر خواهد کشید؟" گفته بود: "آنان که بیش از آبروی نظام به فکر آبروی مسئولان نظام هستند بیکار ننشسته اند که آبروریزیهای این ماجرا روز به روز بیشتر شود. آنها به یک داوطلب از جان گذشته نیاز دارند تا ایثار را به کمال برساند و آبرو و جان خویش را یکجا قربانی حفظ آبروی آنان و البته نظام کند. یک نفر باید همۀ مسئولیت را به عهده بگیرد و داروی نظافت را...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مردی را اعدام کردند، همسرش در آستانه سنگسار
iranpressnews.com
مردی را اعدام کردند، همسرش در آستانه سنگسار
iranpressnews.com
خبرگزاری هرانا : محمد مصطفایی وکیل دادگستری می گوید موکلش بدون اطلاع او در زندان تبریز اعدام شده است.
وی در وبلاگ دفاع از بی دفاع ماجرا را چنین شرح میدهد :
رحیم محمدی صبح دیروز بدون اینکه اینجانب به عنوان وکیل وی و نیز خانواده اش مطلع باشیم. به پای چوبه دار رفت و اعدام شد. این جوان رنج کشیده در زندگی به همراه همسرش، با روبرو شدن با برخی از کارمندان از خدا بی خبر و شهوت طلب دولتی، به کام مرگ کشیده شد و پنج قاضی شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر و کیفری استان تبریز به نامهای آقایان: امیری(رییس)، کاظمی، امن الهی، جعفرزاده و بهنام به مجازات اعدام و سنگسار محکوم شدند و با تایید دو قاضی شعبه 27 دیوانعالی کشور به نامهای محمد رضا بروجردی و سید حسین جعفری حکم رحیم محمدی اجرا شد و قرار است به زودی کبری بابایی نیز سنگسار شود.
اجرای حکم اعدام رحیم محمدی در حالی صورت گرفت که مسئولین پرونده و اجرای احکام تمایل داشتند که رحیم محمدی به صورت پنهان و برخلاف آیین نامه اجرای احکام اعدام به پای چوبه دار رفته و جانش را بگیرند. این جوان قربانی جامعه ای شد که زمینه ناهنجاری را برای او مهیا کرد. قربانی انسانهای فرومایه ای شد که برای شهوت رانی از موقعیت نابسامان خانواده رحیم محمدی سوء استفاده کرده و به همسر وی چشم دوختند. قربانی انسانهایی شد که در ظاهر خود را مظهر دین و اسلام معرفی کرده و در خفا گرگ صفت بودند. قربانی بی توجهی جامعه و انسانهای اطراف خود شد.
وی در وبلاگ دفاع از بی دفاع ماجرا را چنین شرح میدهد :
رحیم محمدی صبح دیروز بدون اینکه اینجانب به عنوان وکیل وی و نیز خانواده اش مطلع باشیم. به پای چوبه دار رفت و اعدام شد. این جوان رنج کشیده در زندگی به همراه همسرش، با روبرو شدن با برخی از کارمندان از خدا بی خبر و شهوت طلب دولتی، به کام مرگ کشیده شد و پنج قاضی شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر و کیفری استان تبریز به نامهای آقایان: امیری(رییس)، کاظمی، امن الهی، جعفرزاده و بهنام به مجازات اعدام و سنگسار محکوم شدند و با تایید دو قاضی شعبه 27 دیوانعالی کشور به نامهای محمد رضا بروجردی و سید حسین جعفری حکم رحیم محمدی اجرا شد و قرار است به زودی کبری بابایی نیز سنگسار شود.
اجرای حکم اعدام رحیم محمدی در حالی صورت گرفت که مسئولین پرونده و اجرای احکام تمایل داشتند که رحیم محمدی به صورت پنهان و برخلاف آیین نامه اجرای احکام اعدام به پای چوبه دار رفته و جانش را بگیرند. این جوان قربانی جامعه ای شد که زمینه ناهنجاری را برای او مهیا کرد. قربانی انسانهای فرومایه ای شد که برای شهوت رانی از موقعیت نابسامان خانواده رحیم محمدی سوء استفاده کرده و به همسر وی چشم دوختند. قربانی انسانهایی شد که در ظاهر خود را مظهر دین و اسلام معرفی کرده و در خفا گرگ صفت بودند. قربانی بی توجهی جامعه و انسانهای اطراف خود شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از عراق رانده ای، که تا قلب سپاه پیش رفته!
peiknet.com
از عراق رانده ای، که تا قلب سپاه پیش رفته!
peiknet.com
حزب بعث یکی از پیچیده ترین و اطلاعاتی ترین احزاب خاورمیانه است که در زمینه های جاسوسی، پیشرفتهای زیادی داشته و هدف اصلی آنها نفوذ در ارکان امنیتی دشمنانشان می باشد. محمدرضا ثمانی (معروف به نقدی) در سال 1358 بعنوان معاود عراقی که ظاهراً توسط صدام از عراق اخراج شده بود از مرز ایران عبور و در شهر نقده سکنی گزید. وی چند ماه بعد به تشکیلات مجلس اعلای عراق که یک گروه شیعی ساخته سیستم اطلاعاتی ایران بود پیوست و بعنوان مسئول دفتر جذب این گروه عراقی در ارومیه، شروع به فعالیت نمود.
از نظر اداره اطلاعات ارومیه وی فردی مشکوک ارزیابی شده و بطور کامل تحت نظر قرار می گیرد. در جریان این مراقبت ها روشن می شود که وی هر روز مدت نیم ساعت در مکانی خلوت و به دور از چشم دیگران به شکنجه خود می پردازد. وی با شلاق به بدن خود می کوبید و از درد بخود می پیچید. این رفتار مازوخیستی مورد توجه قرار گرفته و نقدی برای توضیح این رفتارش احضار می شود. وی از اینکه تحت نظر بوده بسیار وحشت زده شده و دلیل شکنجه خود با شلاق و کابل را خودسازی انقلابی عنوان می کند. ارزیابی مأمور اطلاعاتی پرونده وی این بوده که این رفتار بیشتر شبیه رفتار جاسوسانی است که می ترسند لو بروند و برای همین با شکنجه کردن خود، آمادگی لازم برای دستگیری و زیر شکنجه قرار گرفتن را تمرین می کنند.
یکسال بعد، یکی از فرماندهان رده بالای حزب دمکرات ایران خود را در شهر سردشت تسلیم نموده و در بازجویی های اولیه پرده از اسرار مهمی بر می دارد. وی از وجود یک شبکه جاسوسی حزب بعث عراق در ایران صحبت می کند و بدون اینکه نام جاسوسان نفوذی را بداند به موقعیت آنها اشاره می نماید و مسئول دفتر مجلس اعلای عراق در ارومیه را بعنوان یکی از جاسوسان مسلم استخبارات عراق معرفی می کند. بدلیل اهمیت اطلاعات وی، قرارگاه حمزه در ارومیه دستور می دهد که بازجویی متوقف و این فرمانده عالیرتبه حزب دموکرات به ارومیه منتقل شود. در این فاصله نقدی بلافاصله بطور موقت بازداشت شده و تحت نظر قرار می گیرد.
بطرز عجیبی، فرمانده عالیرتبه حزب دموکرات در حین انتقال به ارومیه، در مکانی که به هیچ وجه انتظار نمی رفته بهمراه اسکورت همراهش همگی در یک کمین کشته می شوند. تیمی مامور تحقیق در مورد این کمین شده و در گزارش خود از منطقه ای که حمله انجام شده و سرعت عمل و کشته شدن کلیه افراد بطور غافلگیرانه، ابراز تعجب می کند. مشخص بوده که هیچیک از افراد اسکورت فرصت استفاده از اسلحه خود را پیدا نکرده و باصلاح کاملاً غافلگیر شده و همگی از فاصله ای بسیار نزدیک مورد اصابت قرار گرفته اند. تیم تحقیق در گزارش خود می نویسد که احتمالاً مهاجمین ملبس به یونیفورم نیروهای خودی و سوار بر خودروی نظامی بوده اند که توانسته اند تا این اندازه نزدیک شده و افراد اسکورت را غافلگیر نمایند.
اسرار این فرمانده عالی حزب دموکرات در خاک دفن شد، ولی فردی که بازجویی اولیه را انجام داده بود گزارش دقیق تری از شنیده های خود نوشت و تأکید نمود که اطمینان دارد محمدرضا ثمانی با اسم مستعار "شمس"، جاسوس حزب بعث عراق است. نویسنده این گزارش نیز 8 ماه بعد در کردستان کشته می شود.
محمدرضا نقدی با اعمال نفوذی که از تهران بعمل می آید آزاد شده و ارومیه را ترک می نماید. وی مدتی بعد بطور چراغ خاموش سر از لشگر بدر (متعلق به مجلس اعلای عراق) درآورده و در آنجا مشغول بکار می شود. وی فقط در امور ستادی فعالیت نموده و هرگز در هیچ عملیاتی در جنگ شرکت نمی کند.
بعد از اتمام جنگ وی به نیروی قدس سپاه منتقل شده و مدتی بعد با شروع جنگ در یوگوسلاوی سابق وی بعنوان فرمانده پاسداران سپاه قدس به « بوسنی و هرزگوین » اعزام و تاپایان بحران در آن منطقه باقی می ماند.
در سال 1371 با حکم رهبر وی درجه سرتیپی گرفته و به فرماندهی حفاظت اطلاعات ناجا منصوب شد. وزارت اطلاعات مخالفت شدید خود را با انتصاب یک فرد عراقی الاصل که مشکوک به بعثی بودن است را به اطلاع رهبری رسانید که مورد توجه قرار نگرفت. وی در این سمت با هماهنگی محسنی اژه ای رئیس دادگاه ویژه روحانیت، انتقام حمایت از اصلاح طلبان را از کرباسچی شهردار وقت تهران گرفته و وی و بیش از 164 شهردار، مدیر ، کارمند ارشد و میانی شهرداری تهران را بازداشت نموده و تحت شکنجه های وحشیانه قرار داده و آنها را با پرونده های ساختگی راهی دادگاه نموده و محسنی اژه ای در مقام قاضی این دادگاه کرباسچی و همکاران وی را به زندان محکوم می نماید.
در سال 1382 وزارت اطلاعات با کشف باند "کبیر" بریاست نقدی وی را بمدت دو ماه و نیم بازداشت و پرونده وی و همدستانش را تحویل دادگاه نظامی نمود و جلسات اولیه محاکمه برگزار ولی پس از روی کار آمدن احمدی نژاد با درخواست فرمانده سپاه و بدستور رهبر، روند رسیدگی به این پرونده متوقف شد و استدلال هم این بود که این پرونده توسط وزارت اطلاعات دوران خاتمی تشکیل شده و با توجه به نقش کلیدی نقدی در پرونده کرباسچی، هر گونه محکومیت وی یک پیروزی برای اصلاح طلبان خواهد بود. نقدی مجدداً با حکم رهبر یک سمت تشریفاتی در نیروهای مسلح یافت تا در سایه برای روز مبادا باقی بماند.
پس از تصمیم رهبر برای برکناری طائب از فرماندهی بسیج، فرمانده سپاه سه نفر را برای جانشینی وی به رهبر پیشنهاد می دهد که در کمال ناباوری، رهبر نفر چهارمی را خود برای این سمت مهم در نظر می گیرد، یک بعثی بنام سردار محمدرضا نقدی.
از نظر اداره اطلاعات ارومیه وی فردی مشکوک ارزیابی شده و بطور کامل تحت نظر قرار می گیرد. در جریان این مراقبت ها روشن می شود که وی هر روز مدت نیم ساعت در مکانی خلوت و به دور از چشم دیگران به شکنجه خود می پردازد. وی با شلاق به بدن خود می کوبید و از درد بخود می پیچید. این رفتار مازوخیستی مورد توجه قرار گرفته و نقدی برای توضیح این رفتارش احضار می شود. وی از اینکه تحت نظر بوده بسیار وحشت زده شده و دلیل شکنجه خود با شلاق و کابل را خودسازی انقلابی عنوان می کند. ارزیابی مأمور اطلاعاتی پرونده وی این بوده که این رفتار بیشتر شبیه رفتار جاسوسانی است که می ترسند لو بروند و برای همین با شکنجه کردن خود، آمادگی لازم برای دستگیری و زیر شکنجه قرار گرفتن را تمرین می کنند.
یکسال بعد، یکی از فرماندهان رده بالای حزب دمکرات ایران خود را در شهر سردشت تسلیم نموده و در بازجویی های اولیه پرده از اسرار مهمی بر می دارد. وی از وجود یک شبکه جاسوسی حزب بعث عراق در ایران صحبت می کند و بدون اینکه نام جاسوسان نفوذی را بداند به موقعیت آنها اشاره می نماید و مسئول دفتر مجلس اعلای عراق در ارومیه را بعنوان یکی از جاسوسان مسلم استخبارات عراق معرفی می کند. بدلیل اهمیت اطلاعات وی، قرارگاه حمزه در ارومیه دستور می دهد که بازجویی متوقف و این فرمانده عالیرتبه حزب دموکرات به ارومیه منتقل شود. در این فاصله نقدی بلافاصله بطور موقت بازداشت شده و تحت نظر قرار می گیرد.
بطرز عجیبی، فرمانده عالیرتبه حزب دموکرات در حین انتقال به ارومیه، در مکانی که به هیچ وجه انتظار نمی رفته بهمراه اسکورت همراهش همگی در یک کمین کشته می شوند. تیمی مامور تحقیق در مورد این کمین شده و در گزارش خود از منطقه ای که حمله انجام شده و سرعت عمل و کشته شدن کلیه افراد بطور غافلگیرانه، ابراز تعجب می کند. مشخص بوده که هیچیک از افراد اسکورت فرصت استفاده از اسلحه خود را پیدا نکرده و باصلاح کاملاً غافلگیر شده و همگی از فاصله ای بسیار نزدیک مورد اصابت قرار گرفته اند. تیم تحقیق در گزارش خود می نویسد که احتمالاً مهاجمین ملبس به یونیفورم نیروهای خودی و سوار بر خودروی نظامی بوده اند که توانسته اند تا این اندازه نزدیک شده و افراد اسکورت را غافلگیر نمایند.
اسرار این فرمانده عالی حزب دموکرات در خاک دفن شد، ولی فردی که بازجویی اولیه را انجام داده بود گزارش دقیق تری از شنیده های خود نوشت و تأکید نمود که اطمینان دارد محمدرضا ثمانی با اسم مستعار "شمس"، جاسوس حزب بعث عراق است. نویسنده این گزارش نیز 8 ماه بعد در کردستان کشته می شود.
محمدرضا نقدی با اعمال نفوذی که از تهران بعمل می آید آزاد شده و ارومیه را ترک می نماید. وی مدتی بعد بطور چراغ خاموش سر از لشگر بدر (متعلق به مجلس اعلای عراق) درآورده و در آنجا مشغول بکار می شود. وی فقط در امور ستادی فعالیت نموده و هرگز در هیچ عملیاتی در جنگ شرکت نمی کند.
بعد از اتمام جنگ وی به نیروی قدس سپاه منتقل شده و مدتی بعد با شروع جنگ در یوگوسلاوی سابق وی بعنوان فرمانده پاسداران سپاه قدس به « بوسنی و هرزگوین » اعزام و تاپایان بحران در آن منطقه باقی می ماند.
در سال 1371 با حکم رهبر وی درجه سرتیپی گرفته و به فرماندهی حفاظت اطلاعات ناجا منصوب شد. وزارت اطلاعات مخالفت شدید خود را با انتصاب یک فرد عراقی الاصل که مشکوک به بعثی بودن است را به اطلاع رهبری رسانید که مورد توجه قرار نگرفت. وی در این سمت با هماهنگی محسنی اژه ای رئیس دادگاه ویژه روحانیت، انتقام حمایت از اصلاح طلبان را از کرباسچی شهردار وقت تهران گرفته و وی و بیش از 164 شهردار، مدیر ، کارمند ارشد و میانی شهرداری تهران را بازداشت نموده و تحت شکنجه های وحشیانه قرار داده و آنها را با پرونده های ساختگی راهی دادگاه نموده و محسنی اژه ای در مقام قاضی این دادگاه کرباسچی و همکاران وی را به زندان محکوم می نماید.
در سال 1382 وزارت اطلاعات با کشف باند "کبیر" بریاست نقدی وی را بمدت دو ماه و نیم بازداشت و پرونده وی و همدستانش را تحویل دادگاه نظامی نمود و جلسات اولیه محاکمه برگزار ولی پس از روی کار آمدن احمدی نژاد با درخواست فرمانده سپاه و بدستور رهبر، روند رسیدگی به این پرونده متوقف شد و استدلال هم این بود که این پرونده توسط وزارت اطلاعات دوران خاتمی تشکیل شده و با توجه به نقش کلیدی نقدی در پرونده کرباسچی، هر گونه محکومیت وی یک پیروزی برای اصلاح طلبان خواهد بود. نقدی مجدداً با حکم رهبر یک سمت تشریفاتی در نیروهای مسلح یافت تا در سایه برای روز مبادا باقی بماند.
پس از تصمیم رهبر برای برکناری طائب از فرماندهی بسیج، فرمانده سپاه سه نفر را برای جانشینی وی به رهبر پیشنهاد می دهد که در کمال ناباوری، رهبر نفر چهارمی را خود برای این سمت مهم در نظر می گیرد، یک بعثی بنام سردار محمدرضا نقدی.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نمایندگان مجلس از اثر زیانبار پارازیتهای ماهوارهای ابراز نگرانی کردند
dw-world.com
نمایندگان مجلس از اثر زیانبار پارازیتهای ماهوارهای ابراز نگرانی کردند
dw-world.com
مسعود پزشكیان، نماینده تبریز و عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار سایت خبری "فردا" از نهادی كه مسول پخش پارازیت برای مختل كردن ماهوارهها در شهر تهران است خواست به عواقب جدی این امواج مخرب بر سلامت شهروندان تهرانی توجه داشته باشد. به گفتهی پزشکیان پخش پارازیت به صورت كاملا بیضابطهای صورت میگیرد و در این خصوص به تنها چیزی كه توجه نمیشود سلامت شهروندان است. او با اشاره به نقش نظارتی مجلس در دفاع از حقوق شهروندان گفت: «مجلس در این مورد باید به صورت جدی وارد شود و از سلامت مردم دفاع كند.» همزمان داریوش قنبری، عضو دیگر فراکسیون اصلاحطلب مجلس در مصاحبه با سایت پارلمان نیوز، با اشاره به پخش پارازیت در تهران از سوی نهادهایی غیر از وزارت مخابرات، گفت که «در عصر انفجار اطلاعات که هیچچیز قابل کتمان شدن نیست، نمیتوان دسترسی مردم به اطلاعات را محدود کرد و مردم علیرغم همه این محدودیتها اطلاعات لازم را دریافت میکنند.» قنبری افزود: «اگر اثبات شود این پارازیتها بر سلامت مردم تهران تاثیر گذار است، باید از وزیر ارتباطات سئوال شود، گرچه ما در جریان فشار برخی نهادها به این وزارتخانه هستیم.» برخی منابع خبری پخش پارزایتهای یادشده را به نهادهای نظامی نسبت دادهاند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
راه پیمایی آرام زنان ایتالیایی در ونیز با حضور شیرین عبادی جهت همدردی با مادران عزادار ایرانی
bamdadkhabar.org
راه پیمایی آرام زنان ایتالیایی در ونیز با حضور شیرین عبادی جهت همدردی با مادران عزادار ایرانی
bamdadkhabar.org
شيرين عبادی که برای حضور در فروم سالانه محيط زيست به ونيز دعوت شده بود، در تظاهرات آرامی که از سوی انجمن های متعدد زنان شهرهای مختلف ايتاليا در همدردی با مادران عزادار ايران برگزار شده بود، شرکت کرد. در اين راه پيمايی که در سکوت کامل برگزار شد، تمام شرکت کنندگان لباس سياه پوشيده بودند و "آدولف پرز اسکوييو" برنده جايزه صلح نوبل آرژانتين نيز در ميان آنان حضور داشت. شيرين عبادی در سخنرانی که در اين مراسم ارائه کرد از تمام زنان دنيا خواست که اين رسم و سنت گرد هم آيی هفتگی مادران عزادار ايران را ادامه دهند. آدولف پرز اسکوييو هم پشتيبانی خودرا از مادران عزادار ايران اعلام داشت و گفت که کشور آرژانتين هم روزهايی اين چنين را طی کرده و تظاهرات مادارن آراژانتينی از خاطرات ماندگار کشور اوست و مطمئنا پيروزی مردم در راه است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر